دردل برای عزیز دلم
درست زمانیکه بین اگرها و بایدها و چون و چراها،مصمم می شوی پای سجاده مهرش بشینی و از خدا نام مادر را التماس کنی،آن زمان است که خدا نعمتش را...منتش را...بر سرت تمام می کند و نام زیبای مادر را برازنده باقی اسمت می کند و قصه تنهایی روزهای زندگیت تمام می شود، یکی می اید که تو به لطف بودنش تمام حس های خوب دنیا را تجربه می کنی و به ضمانتش وام مادرانه می گیری... به همین راحتی... خودت به میل خودت،خود را از دفتر اولویت ها داوطلبانه خط می زنی و یک نفررا مادرانگی می کنی تا انتهای زندگی... درست مثل مادرت یادم بماند که اینها همه خستگی دارد....
نویسنده :
سمن جون
17:38