مسیحامسیحا، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

آرامشم تویی پسرقشنگم

وقتی خدا یه پسر ناز رو داده به مامانش

1393/5/27 امروز رو نمیدونم چطوری وصف کنم ساعت  5 صبح بود نمی دونم چطور شد که خواستم امتحان کنم که شما جیگر مامانی اومدی تو دلم یا نه؟ چون حتی یک درصدم امید نداشتم و کلا بی خیال شده بودم تا هروقت شما عزیز دل عشقتون کشید خودتون بیاید وقتی بی بی چک رو گذاشتم در کمال ناباوری دوتا خط صورتی زیبا نمایان شد این رنگ صورتی زیباترین رنگیه که تاحالا تو عمرم دیدم فقط گریه میکردم و اینور اونور میرفتم بابایی هم خوابیده بود دیگه نتونستم بخوابم و ساعت  7 صبح رفتم برای آزمایش و شکر خدا مثبت شد هوراااااااا ...
21 مهر 1394

پسرک جیگرم

سلام زندگی مامان از قبل اومدنت شروع میکنم" یکم ناز داشتی تا بیای خیلی مامان ناراحت بود بابایی که عین خیالش نبود چون مطمین بود میای بزودی ولی امان از دل بی طاقت من اما گذشت 8 ماه طاقت فرسا گذشت و تو اومدی و شدی همه زندگی ما ازت ممنونیم عزیز دلم که اومدی و خوشبختیمونو تکمیل کردی  ماالان یه خونواده ایم یه خونواده سه نفره ...
21 مهر 1394