روزهای خوش بارداری
زیباترین دوره زندگیم" تا هفته 7 هیچ علایمی نداشتم و این یکم منو میترسوند از اون به بعد به طور خفیف حالم بد میشد اونم عصرا تا ساعت 9-10 شب در کل حالم خوب بود و فوق العاده خوش اشتها مدام باید چیزی میخوردم همش منتظر بودم مث بقیه خانمای باردار عق بزنم ولی مثل اینکه خبری نبود تا هفته 15 حالم به همین منوال بود از اون به بعدم کلا خوب شدم حالا فکر نکنی همش خوش خوشان بود حس حالت تهوع داشتن از خود حالت تهوع بدتره بعللللهجدای از اون امان از استرس واای استرس کشت منو از بس که رو شما جیگر گوشه حساس بودم من جنبه قشنگ دیگه ش فوق العاده مهربون شدن بابایی بود البته بابا جونی در کل محشره ولی اون روزا دیگه خیلی رویایی بودنمیزاشت مامانی حتی یه کار کوچیکم کنم همه زحمتا پای خودش بود و تا الانم همچنان مهربونیاش ادامه داره از همینجا ازت تشکر میکنم عشق منعاشق شما پدر و پسرم من